عکاسان و گزارشگرانی که بعد از شنیدن خبر صدور حکم آزادی سوشا مکانی، مقابل زندان اوین تجمع کرده بودند تا لحظه خروج او را تحت پوشش تصویری قرار بدهند، این خبر را مخابره کردند که سوشا بعد از یک ساعت و نیم انتظار در اتاق افسر نگهبان با یک پراید سفید رنگ از در پشتی خارج شد.
یکی از زندانیانی که همزمان با آزادی سوشا، از اوین بیرون آمد، روایت جالبی از این اتفاق دارد؛ «در اتاق افسر نگهبان، وقتی مراجعه کردم برای امضای برگه خروج، سوشا آنجا نشسته بود. سربازها می گفتند او نمی خواهد از در اصلی خارج شود چون دوست ندارد با نمایندگان رسانه های گروهی روبرو شود. چند تا تماس هم با آدم های مختلف گرفت و خواهش کرد اجازه بدهند یک اتومبیل برای بردن او از در ورود و خروج کارمندان بیاید و او را از زندان خارج کند.
ابتدا طرف مقابل قبول نکرد اما سوشا به او گفت شما که به من لطف داشتید، کمکم کنید بی سروصدا بروم تا با عکاس ها و خبرنگاران روبرو نشوم چون نمی دانم چه باید بگویم.
وقتی کار اداری من در حال انجام بود، یک پراید سفید آمد که راننده پشت فرمان بود و یک آقایی هم جلو نشسته بود که فکر می کنم پدر سوشا بود. سوشا با او احوالپرسی و روبوسی کرد و بعد هم روی صندلی عقب پراید دراز کشید و از در ورود و خروج کارمندان خارج شد.»
منبع : سایت سیمرغ
seemorgh.com
یکی از زندانیانی که همزمان با آزادی سوشا، از اوین بیرون آمد، روایت جالبی از این اتفاق دارد؛ «در اتاق افسر نگهبان، وقتی مراجعه کردم برای امضای برگه خروج، سوشا آنجا نشسته بود. سربازها می گفتند او نمی خواهد از در اصلی خارج شود چون دوست ندارد با نمایندگان رسانه های گروهی روبرو شود. چند تا تماس هم با آدم های مختلف گرفت و خواهش کرد اجازه بدهند یک اتومبیل برای بردن او از در ورود و خروج کارمندان بیاید و او را از زندان خارج کند.
ابتدا طرف مقابل قبول نکرد اما سوشا به او گفت شما که به من لطف داشتید، کمکم کنید بی سروصدا بروم تا با عکاس ها و خبرنگاران روبرو نشوم چون نمی دانم چه باید بگویم.
وقتی کار اداری من در حال انجام بود، یک پراید سفید آمد که راننده پشت فرمان بود و یک آقایی هم جلو نشسته بود که فکر می کنم پدر سوشا بود. سوشا با او احوالپرسی و روبوسی کرد و بعد هم روی صندلی عقب پراید دراز کشید و از در ورود و خروج کارمندان خارج شد.»
منبع : سایت سیمرغ
seemorgh.com